با رشد فزایندهی فناوریهای کامپیوتری و هوش مصنوعی، احتمال جایگزینی بسیاری از مشاغل در آیندهای نهچندان دور وجود خواهد داشت.
خودکارسازی یا اتوماسیون، پدیدهی جدیدی نیست؛ ماشینها از زمان انقلاب صنعتی بهتدریج جایگزین نیروی انسانی شدند. اتوماسیون برای اولین بار در صنایع دستی مثل بافت دستی و همینطور، کشاورزی و سپس در تولید انبوه و در سالهای اخیر در بسیاری از کارهای اداری ظاهر شده است.
با افزایش درآمد حاصل از پیشرفتهای فناوری و تزریق آن به اقتصاد، تقاضا برای نیروی انسانی مجددا افزایش یافت و زمینههای شغلی جدیدی بهوجود آمدند.
اما نسل جدید ماشینهای هوشمند که حاصل پیشرفتهای فزایندهای در زمینهی هوش مصنوعی (AI) رباتیک هستند میتوانند بسیاری از مشاغل انسانی فعلی را با مشاغل جدید جایگزین کنند؛ مانند گذشته مشاغل جدیدی برای انسان ایجاد میشود اما نگرانی اصلی اینجاست که با کاهش هزینهی ماشینهای هوشمند به مرور زمان و همینطور افزایش توانایی و قابلیتهای آنها، تعداد مشاغل موجود برای انسان کافی نباشد.
بر اساس پژوهشهای گذشته تا اواسط دههی ۲۰۳۰ تا سقف ۳۰ درصد از مشاغل موجود در OECD (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) در معرض ریسک اتوماسیون قرار میگیرند؛ اما بر اساس جدیدترین پژوهشها در بریتانیا و گزارش جدید چین در نشست انجمن اقتصاد جهانی تیانجین در سپتامبر ۲۰۱۸، این اتفاق به دو دلیل نخواهد افتاد.
در درجهی اول، صرفا وجود پتانسیل اتوماسیون به معنی عملی شدن آن نیست. اتوماسیون به معیارهای متعدد اقتصادی، سیاسی، قانونی و سازمانی وابسته است؛ هرکدام از این معیارها میتوانند به نوعی مانع اتوماسیون شوند یا حداقل آن را به تأخیر بیندازند.
بر اساس تحلیلهای ریسک موجود، تا سال ۲۰۳۷ تقریبا ۲۰ درصد از مشاغل موجود در بریتانیا را میتوان با هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط جایگزین کرد از سویی بهدلیل پتانسیل بالاتر چین در اتوماسیون بهویژه در زمینههای کشاورزی و تولید، آمار جایگزینی مشاغل در این کشور به ۲۶ درصد خواهد رسید. به این آمار اثر جایگزینی هم گفته میشود.
در درجهی دوم و مهمتر از هر چیز، هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط منجر به رشد اقتصادی هم میشوند و مانند موجهای گذشتهی تحولات فناوری از جمله پیشرانههای بخار و کامپیوتر، فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد میکنند. برای مثال سیستمهای ربات و هوش مصنوعی بهرهوری را افزایش، هزینهها را کاهش و کیفیت و تنوع خدمات شرکتها را بهبود میدهند.
سازمانهای موفق در این زمینهها با افزایش سود روبهرو خواهند شد و میتوانند سود حاصل را مجددا در شرکتهای خود یا در کسبوکارهای دیگر سرمایهگذاری کنند (از طریق سهامدارهایی که سود سهام دریافت میکنند و سودهای سرمایه را تبدیل میکنند، اینکار را انجام میدهند).
سازمانها برای ماندن در رقابت باید حداکثر منافع را به شکل قیمت پائینتر (منطبق با کیفیت) به مشتری منتقل کنند، این کاهش هزینهها بر افزایش سطوح درآمد واقعی تأثیر میگذارند. در نتیجه قدرت خرید خانوارها افزایش پیدا میکند و سازمانها برای پاسخگویی به تقاضای بیشتر، باید نیروی انسانی بیشتری را استخدام کنند. به این پدیده اثر درآمد گفته میشود، اثر درآمد میتواند اثر جایگزینی شغلها را خنثی کند.
بر اساس پژوهشهای اخیر روی اقتصادهای OECD و چین بهعنوان بزرگترین اقتصاد نوظهور، آمار و ارقام مربوط به اثر درآمد و جایگزینی مشاغل برای بریتانیا ارائه شدند. بر اساس این سناریو پیشبینی میشود هوش مصنوعی تقریبا جای ۷ میلیون شغل (۲۰%) را در بریتانیا بگیرد اما تقریبا به همان تعداد شغل برای نیروی انسانی ایجاد خواهد شد، بنابراین اثر خالص هوش مصنوعی بر مشاغل بریتانیا نسبتا خنثی ارزیابی میشود.
تحلیلهای دقیقتر از افزایش سود خالص مشاغل در بخشهایی مثل بهداشت و درمان خبر میدهند؛ تقاضا در این بخشها بهدلیل افزایش جمعیت مسن بالا میرود اما بهدلیل نیاز مداوم به ارتباط انسانی، محدودیتهایی برای اتوماسیون بهوجود خواهد آمد. جایگزینی معنادار مشاغل در حوزههایی مثل تولید و خودروهای بدون سرنشین، حملونقل و قانونگذاری این سودها را جبران خواهد کرد.
در چین تأثیر منفی بر اشتغال در زمینهی کشاورزی دیده میشود که روندی طولانیمدتی است و با افزایش تولید و خدمات جبران نمیشود. از طرفی چین هم مانند بریتانیا به دلیل افزایش جمعیت مسن، پتانسیل خوبی در زمینهی بهداشت و درمان خواهد داشت.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |